چشم ، نشستنگاه را چون رشته سر بند است چون خواب در چشم آید بند بسته بگشاید . [ و این از استعاره‏هاى شگفت است . گویى نشستنگاه را به آوند و چشم را به سر بند همانند فرموده و چون سربند بگشاید آنچه در آوند است برون آید ، و این سخن در گفته مشهورتر و ظاهرتر از سخنان پیامبر ( ص ) است و گروهى آن را از امیر مؤمنان علیه السّلام دانسته‏اند و از جمله گفته مبرد است در کتاب مقتضب در باب لفظ به حروف و ما در کتاب خود که مجازات آثار نبوى نام دارد از این استعاره سخن گفته‏ایم . ] [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :3
بازدید دیروز :3
کل بازدید :1551
تعداد کل یاداشته ها : 2
03/12/20
7:6 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
احمدرضا علی پور[0]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
محمّد حسین علی پور

کوروش ابتدا با سپاهی از پارس و البتّه کمک نجیب زادگان مادی مخالف پدر بزرگش سپاهی فراهم آورد و به سوی هگتانه لشکر کشید و به راحتی و با کمک افرادی چون هارپاک آستیاک را

به زانو در آورد و هگمتانه را به تصرّف در آورد امّا با پدربزرگش با مهربانی عطوفت رفتار نمود و بعد از غلبه او را گرامی داشت و او را در کنار خود نگه داشت .

پادشاهان بابل و لیدی و مصر که از قدرت گرفتن جوان پارسی و فروپاشی حکومت قدرتمند ماد سخت هراناک شده بودند و خود را هدف بعدی کوروش میدانستند با هم متّحد شدند تا

شرّ کوروش را کم کنند و خیلی هم به پیروزی خود یقین داشتند امّا اوضاع مطابق میل آنها پیش نرفت .

در ابتدا کرزوس شاه لیدی( کرزوس برادر زن آستیاک و دایی مادر کوروش میشد ) به ایران حمله کرد و در جنگی که با نیرو ها پارسی داشت پیروز شد و اتفاعات کاپادو کیه را فتح نمود

هنگام پاییز کرزوس مغرور ازپیروزی تصمیم گرفت قوا را مرخص کند و به سارد برگردد و یقین داشت که پارس ها خیال حمله در زمستان را به لیدی ندارند و میتواند بهار سال آینده با

رسیدن قوای بابل و مصر و اسپارت کار خواهر زاده چموشش را یک سره کند . امّا برخلاف تصوّر او قوای پارس در زمستان با حمله ای ناگهانی به لیدی حمله کردند و شهر سارد پایتخت

آن را تصرّف کردند و کرزوس تسلیم کوروش شد . البتّه کوروش او را گرامی داشت و همانند آستیاک او را به عنوان ملازم خود پذیرفت و حکومت بر لیدی تحت لوای حکومت مرکزی پارس را

به او بخشید .


90/10/22::: 2:12 ع
نظر()